مفهوم ادراکی - حرکتی به ترکیب دروندادهای حسی و بروندادهای آن یعنی حرکت اشاره میکند. در فرآیند یادگیری حرکتی، کانالهای متعدد حسی یا ادراک با هم یگانه شده و با فعالیت حرکتی همبسته میشوند و این امر، بازخوردی را به فرد میدهد تا بتواند ادراکاتش را تصحیح و تنظیم کند. بر این اساس است که یک کودک به آگاهی از وضعیت بدن یا تن آگاهی میرسد، وضعیت بدنش را تغییر میدهد، تعادلش را حفظ میکند و... ( فریار و رخشان، 1379). برخی از دانشآموزان در فعالیتهای جسمانی که متضمن مهارتهای حرکتی هستند، مشکل دارند. معلمان، این کودکان را به عنوان کسانی که دارای دو پای چپ و یا ده شصتی هستند، توصیف میکنند. برخی نظریهپردازان عقیده دارند که یک پیوند علّی بین مشکلات ادراکی و اختلالات یادگیری وجود دارد؛ به ویژه ناتوانی خواندن (احدی ،کاکاوند ، 1382).
در بسیاری از این کودکان، اطلاعات دریافتی با اطلاعاتی که همزمان از چند کانال حسی ورودی به آنها میرسند، تداخل پیدا میکنند. این کودکان برای دریافت ویکپارچه کردن اطلاعاتی که همزمان از چند کانال حسی ورودی به آنها می رسند، آستانه تحمل پایینتری دارند. میتوان آنها را به فیوزی تشبیه کرد که اضافه بار دارد و چون نمیتواند انرژی الکتریکی بیشتری را تحمل کند، می سوزد. این اضافه بار، باعث می شود که کودک دچار سر درگمی، ضعف در یادآوری، پس روی، امتناع از انجام تکالیف، حملات صرعی و... شود (لرنر،1384).
بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که رشد متعادل توانایی حرکتی، اساس یادگیریهای بعدی را تشکیل میدهد. تعدادی از این کودکان علیرغم داشتن هوش طبیعی از نظر رشد حرکتی بسیار کندتر از کودکان عادی هستند.
مشکلات کودکان ممکن است ازدو جنبه مختلف مورد توجه قرار گیرد:
الف – توانایی حرکتی مربوط به عضلات بزرگ مانند چهاردست و پا رفتن یا ایستادن و دویدن
ب- توانایی حرکتی مربوط به عضلات ظریف مانند قیچی کردن و رنگ کردن ( نادری و نراقی،1381).
نظریههایی که به تبیین نارسایی ادراکی– حرکتی پرداختهاند، دو ویژگی مشترک دارند: 1-فرایند رشد را در شکلگیری این نارسایی مد نظر قرار داده و بر اساس آن به تبیین مشکلات پرداختهاند، 2- همه آنها تأکید میکنند که در صورت عدم توجه به ترمیم و اصلاح نارسایی ادراکی– حرکتی، مشکلات دیگری از جمله نارسایی گفتار، خواندن و ... در پی این نارسایی بهوجود خواهند آمد.
فلاسفه و مربیان تاریخ درباره ارتباط تنگاتنگ بین رشد حرکتی و یادگیری، مطالبی نوشتهاند. افلاطون ژیمیناستیک را اولین مرحله آموزشی برای کودک میداند. اسپینوزا میگوید: به جسم خود بیاموزید که خیلی کارها را انجام دهد تا ذهن ما آن را کمال برساند و به تفکر هوشمندانه برسید. پیاژه تاکید می کند که یادگیری حسی - حرکتی، پایه و اساس مراحل دیگر رشد شناختی انسان است. بدین ترتیب در قانون( IDEA) بر نیاز به ترتبیت جسمانی دانش آموزان دارای نارسایی و اختلال، تأکید زیادی شده است (لرنر،1384).
کپارت در تئوری ادراکی – حرکتی که ارائه داده، معتقد است: رشد بهنجار به کودک کمک میکند تا یک دنیای ادراکی با ثبات برای خود بسازد، اما کودکان دارای نارسایی، دنیای متزلزل و غیر قابل اتکایی دارند. این کودکان وقتی با امور نمادین روبرو میشوند به دلیل سوگیری ناقص از واقعیت های جهان اطراف (مانند زمان، مکان، فاصلهها و... ) با موانعی درگیر میشوند ( فریار، رخشان، 1379).
دیویس تبیین دیگری از کنش پریشی ارائه داده است. به عقیده او کنش پریشی دو علت دارد: اولین علت به دلیل احساس گمگشتگی که در فرد دچار اختلال یادگیری روی میدهد، حس تعادل و حرکت نیز تحریف میشوند. حسهای تعادل و حرکت ما توسط نیروی جاذبه و محیط پیرامون تنظیم میگردند و هر نوع تحریفی در آنها، ممکن است نمای نادرستی از محیط فیزیکی را به شخص نشان دهد، و دومین علت هم عدم ثبات ادراک و عدم وجود ادراک دقیق است. چون اگر ما دارای ثبات ادراک باشیم حتی اگر خیلی هم دقیق نباشد، میتوانیم خواندن، نوشتن، هجی کردن و عمل حساب را یاد بگیریم. اما بیشتر افراد نارساخوان (دیویس همه این کودکان را نارساخوان میداند)، دارای این ثبات ادراکی نیستند (دیویس،1384).
اغلب شیوههای ارزیابی موجود برای بررسی این نارسایی، در قالب نظریههای افرادی چون گتمن، کپارت، دمن و لاکاتو و... برنامهریزی شده و برنامههای ترمیمی آنها نیز بیشتر بر اساس فرایند رشدی طراحی شدهاند. علاوه بر این شیوهها، آزمونهای ارزیابی دیگری چون: مقیاس رشد حرکتی پی بادی، بررسی ادراکی - حرکتی پردو، مجموعه آزمونهای کالیفرنیای جنوبی برای ارزیابی اختلالات عملکردی، آزمون رشد حرکتی زمخت و... نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
گتمن، مدل یادگیری را بر اساس دیدن و ادراک بینایی، شناسانده است که بر اساس مدل او سطوح یادگیری خاصی مشخص شدهاند و برای رسیدن به سطح بالای یادگیری، کودک باید مهارت استواری و ثبات لازم را در سطح قبل کسب کرده باشد. برنامههای آموزشی متعددی بر اساس نظریه گتمن ارائه شده است. یکی از آنها، برنامه تقویت لامسهای دید حرکتی است و برای شش زمینه رشدی شامل هماهنگی عمومی، حفظ تعادل، هماهنگی چشم و دست، بازشناسی شکل و زمینه، حرکات چشم و حافظه بینایی برنامه داده است (فریار ورخشان ،1379 ).
آزمون اندازهگیری ادراکی– حرکتی کپارت (P.P.M.S.)، ابزاری است که به درمانگر کمک میکند تا طیف وسیعی از رفتارها و حالات کودک را در یک مجموعه نظم دهد. این آزمون شامل پنج زمینه است بدین ترتیب:
- حالت بدنی 2- تصور بدنی وتشخیص تفاوت 3- پیوند ادراکی – حرکتی 4- کنترل چشمی 5- درک شکل.
علاوه بر این، کپارت چهار نوع تعمیم حرکتی نیز ارائه داده است که شامل: 1- توازن و نگهداری وضعیت بدن 2- تماس با محیط اطراف 3- حرکت و جابجایی 4- گیرش و رانش است ( نادری و نراقی،1381). برنامه آموزشی که بر اساس همین نظریه ساخته شده، شامل تمرینهایی چون: تخته متحرک یا چوب موازنه، پرش و لی لی کردن، عمل همزمان اعضای بدن، توانایی عبور از مانع، تقلید حرکات، حرکات بازوها و ساق، نقاشی با گچ، تعقیبهای چشمی، ترسیم از روی اشکال هندسی و... میباشد.
برنامه آموزشی دیگر بر مبنای تئوری موویژنی (حرکت آفرین بارش) طراحی شده است. او دو زمینه ناتوانی یادگیری و بازآموزی حرکتی را از هم جدا کرده و معتقد است این دو بر حسب تصادف با هم تلفیق شدهاند. برنامه تحصیلی حر کت آفرین بارش، شامل اصولی است از جمله:
- توسعه آگاهیهای درون انگیخت کودک در ارتباط با انگیزههای محیطی
- توسعه انعطاف پذیری در حرکت و تنوع شیوههای عملکرد
- اتخاذ حالتهای مختلف در رابطه با ثبات و ثقل بدن ( دولا شدن، زانو زدن، نشستن و...)
- یادگیری همزمان حرکتی به همراه سه بعد زمانی: توالی، میزان، مدت
- توسعه توان تغییر وضعیت بدن از نظر میزان و مشی و حالت ( فریار و رخشان،1379).
علاوه بر این میتوان تمرینهایی را برای رشد و تقویت فعالیتهای کلی و ظریف برنامهریزی کرد:
الف ) فعالیتهای حرکتی کلی و زمخت مانند:
- راه رفتن (رفتن به جلو و عقب، مانند حیوانات، جای پاها و ...)
- پرتاب کردن و گرفتن (انواع توپ بازی)
- فعالیت چوب تعادل
- فعالیتهایی در زمینه آگاهی و تصویر بدنی (آدم مصنوعی، چی جا افتاده و...)
ب) فعالیتهای حرکتی ظریف مانند :
1- هماهنگی چشم و دست (بریدن با قیچی، بستن با بند و...)
- فعالیت هایی با گچ روی تخته (حروف و اعداد، نقطه چین و...)
در برنامههای رشد ادراکی برای این کودکان معمولاً به همراه تمرینهای حرکتی، تمرینهایی برای رشد ادراک شنوایی و بینایی و بساوایی هم طرح ریزی میشود.
- فعالیتهای ادراک دیداری مانند: طراحی با تخته و پونز، طراحی با معکبها، پیدا کردن شکلها در تصاویر، طبقهبندیها و... .
- فعالیتهای ادراک شنوایی مانند: تشخیص صداهای مختلف، صداهای ضبط شده، دنبال کردن صدا و کشف صدا، حدس زدن با چشم بسته، تقویت اگاهی شنوایی واجها و... .
- فعالیتهای ادراک بساوایی مانند: لمس کردن بافتهای مختلف، لمس شکلها و دما، تشخیص اشیای داخل کیسه، حس کردن بو و سبکی و سنگینی و... (لرنر،1384).